آموزش زبان در دنیا یک علم است
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۴۰۳۶۸
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست دوم نهمین گردهمایی موسسهها و نهادهای فعال در آموزش زبان فارسی با عنوان «تضمین کیفیت در آموزش زبان فارسی» به دبیری امیر زندمقدم معاون آموزش و پژوهش بنیاد سعدی برگزار شد.
در ابتدای این نشست امیرسعید کرمی، رایزن فرهنگی ایران و نماینده بنیاد سعدی در ازبکستان از تاشکند، گزارشی از فعالیتهای گروههای زبان فارسی دانشگاههای مختلف تاشکند و ازبکستان در حوزه آموزش و گسترش زبان فارسی، گفت: بحث آموزش زبان فارسی در ازبکستان یک جریان است که پایان ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: پیشنهاد میکنم همکاریهای دو جانبهای بین دانشگاههای ایران و ازبکستان برقرار شود و طرح اعزام استادان زبان و ادبیات فارسی مجدد احیا شود. همچنین با توجه به پیشینه و شناختی که دانشجویان و فارسیآموزان از بنیاد سعدی دارند، پیشنهاد میشود فعالیت و حمایت بنیاد در گروههای مختلف زبان و ادبیات فارسی ازبکستان استمرار داشته باشد و برای هر دانشگاه بودجه و طرح ویژهای برقرار و اجرا کند.
آموزش زبان در دنیا یک علم است
زند مقدم هم در بخش اصلی این نشست با اشاره به اهمیت آموزش زبان در جهان گفت: آموزش زبان در دنیا یک علم است و به عنوان یک کار جنبی به آن نگاه نمیشود. آموزش زبان یک علم و یک کسب و کار متفاوت است که جنبه فرهنگی و آموزشی دارد. ما نمیتوانیم این جنبههای فرهنگی و آموزشی را نادیده بگیریم و از علوم مختلف بهره نگیریم.
وی ادامه داد: اگر کمی علمیتر نگاه کنیم زبان شناسی کاربردی تعریفی دارد که هدفش را بر پایه حل مشکلات زبانی در جامعه میگذارد. ۵۰ درصد زبانشناسی کاربردی در خصوص آموزش زبان و ۵۰ درصد دیگر آن در پی حل مسائل دیگر زبان است. در ۵۰ درصد اول حداقل ۱۲۰ سال کار پژوهشی در دنیا صورت گرفته است. این رشته هویت خودش را به دست آورده است. ما اگر از این تجارب به دست آمده استفاده نکنیم میدان رقابت را از دست خواهیم داد. یکی از راههایی که کار ما را کانالیزه و استاندارد میکند این است که ببینیم چگونه میتوانیم کیفیت آموزش را در ابعاد مختلف تضمین کنیم. کیفیت در آموزش زبان ارائه شده و قدمت چندانی ندارد. اما بحث تضمین آموزش پیشینه و ادبیات مخصوص خودش را دارد.
زند مقدم گفت: تضمین کیفیت یک فرآیند نظامند است. تضمین کیفیت در واقع با اهداف متعددی شکل میگیرد اما هدف اصلی آن این است که ببیند یک نهاد صلاحیت لازم را برای انجام یک کار دارد یا ندارد. اگر صلاحیت ندارد چه میشود کرد که این نهاد را تصحیح و آن را به صلاحیت رساند. فرآیند تضمین کیفیت فرآیندی غیرخطی و چرخهای است. در ادبیات موجود لازمه موفقیت در هر حوزهای را تضمین کیفیت میدانند. در چنین چشماندازی ما عملاً میتوانیم ایرادات خود را ببینیم و به سمت رفع آن برویم. نکته حائز اهمیت این است که تضمین کیفیت به معنای استانداردسازی نه یکسانسازی است. یکی از مفاهیم اصلی در تضمین کیفیت بحث اعتبارسنجی است.
معاون آموزش و پژوهش بنیاد سعدی توضیح داد: اعتبارسنجی ابزاری است برای تضمین کنترل کیفیت. در ایران در بحث آموزش سابقه خوبی دارد اما در حوزه اعتبارسنجی چه؟ در خصوص اعتبارسنجی رویکردها و مدلهایی وجود دارد که ما سه ماه است که بر روی این مدلها تمرکز کردهایم. در واقع ما پژوهش کردیم تا بتوانیم مدلی را پیدا کرده تا به آن برسیم.
بنیاد سعدی آماده همکاری با تمام مراکز و مؤسسات در رابطه با اعتبارسنجی و تضمین کیفیت آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان را دارد.
در ادامه زندمقدم با اشاره به الگوی پیشنهادی و اقدام به تنظیم سند ملی کیفیت در آموزش زبان فارسی گفت: تضمین کیفیت آموزش به واسطه اعتبارسنجی طبق الگوهای ارزیابی صورت میگیرد که مهمترین الگوی آن الگوی سیپ است. الگوی «سیپ» از بافت، درونداد، فرآورده و فرآیند تشکیل شده که در آن اهداف، برنامهها، کنشها و نتایج در حوزه آموزش زبان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بنیاد سعدی با تنظیم الگوی پیشنهادی که اکنون ارائه شد، همکاری تمام مراکز و مؤسسات فعال در آموزش زبان فارسی را به یاری میطلبد تا نظرات کارشناسانه خود را به ما ارسال کنند. نبود استاندارد در آموزش، افزایش تعداد مراکز زبان و نگرانی در مورد کیفیت آموزش، ارائه گواهینامه یا مدارک غیر منطبق با سطوح زبانی، بالاتر بودن سطح استاندارهای زبان در جهان، عدم استفاده از فرصتها و بازارهای جهانی از جمله مشکلاتی است که در حوزه تضمین کیفیت زبان فارسی وجود دارد.
وی با ارائه جزئیات درباره چگونگی این استانداردسازی، الگوی پیشنهادی تضمین کیفیت در آموزش زبان فارسی را در چهار بخش تربیت مدرس، برنامه درسی و موادآموزشی، ارزیابی زبانآموزان و محیط آموزشی مطرح کرد.
معاون آموزشی و پژوهشی بنیاد سعدی با اشاره به اهمیت واحد اعتبار سنجی در مراکز آموزش زبان آمادگی این بنیاد را جهت همکاری با تمامی مراکز آموزش زبان فارسی در راستای استقرار واحد اعتبار سنجی و تربیت نیروی انسانی آن اعلام کرد.
تولید تکنگاره برای معرفی قلههای ادب فارسی در شبه قاره
احسانشکراللهی مدیر سابق مرکز تحقیقات زبان فارسی در هند نیز در این نشست گفت: در مبحث آموزش زبان نباید فقط به سطوح اولیه بسنده کنیم. شخصاً معتقدم و انتظار دارم که بنیاد سعدی علاوه بر آموزش زبان به ادبیات فارسی هم توجه ویژه داشته باشد. دو انتظار اصلی از بنیاد سعدی داشتم که یکی از آن با انتشار کتاب «طوطی» برآورده شد. یعنی کتاب تخصصی متناسب با وضعیت بومی مخاطب که تدوین آن کارستانی بود که توسط معاونت آموزش و پژوهش بنیاد سعدی انجام شد.
وی با تاکید بر اینکه انتشار کتاب طوطی مناسب با فارسیآموزان هندوستان و با استفاده از کلمات مشترک بین دو زبان و کشور، اتفاق خوبی است، اضافه کرد: ما نوک قله یخ را شناسایی کردیم و هنوز بدنه کوه یخ که در زیر آب است، شناسایی نشده است. ما باید به سطح بالاتری از زبان فارسی بپردازیم.
شکراللهی با اشاره به فعالیت ۱۳۲ گروه زبان و ادبیات فارسی در هند و برابری آن با تعداد همه مراکز زبان فارسی سایر کشورهای دنیا، افزود: منطقه شبه قاره در آموزش زبان فارسی بسیار مهم است و حتماً باید متناسب با سیلابس درسی و گروههای آموزشی خوراک درسی تولید کنیم. پیشنهاد بنده تولید تکنگاره برای معرفی قلههای ادب فارسی در منطقه شبه قاره و هندوستان است که انشاالله این مسئله هم در برنامههای بنیاد سعدی بگنجد.
هند زبان فارسی را به عنوان ده زبان سنتی خود مورد توجه قرار داد
قهرمان سلیمانی رایزن فرهنگی سابق ایران در کشور روسیه و مدیر جدید مرکز تحقیقات زبان فارسی در هند هم در ادامه این نشست گفت: زبان فارسی مخاطبان متفاوتی دارد. آنچه برای یک روس قابل اعتنا است، ممکن است برای یک آلمانی جذاب نباشد. این نکته درباره مخاطب زبان فارسی هم مطرح است. ما در نیازسنجی که در بحث تضمین کیفیت مطرح شد باید به ذائقه محیط بسیار توجه کنیم. هند نمونه بسیار قابل توجهی در این مسئله است. در هند زبان فارسی را به عنوان ده زبان سنتی خود مورد توجه قرار دادهاند. اما باید توجه داشته باشیم که آنچه در شبه قاره هند به عنوان فارسی مورد تاکید است زبان فارسی نیست بلکه ادبیات است. مرکز ثقل گسترش فرهنگی ما اما مسئله زبان است. این نیاز انباشتهای در هند است که حدود ۱۳۲ کرسی فارسی آموزی در آن بیانگر آن است که باید در این حوزه کار جدی صورت دهیم.
وی درباره بروز بخشی از مشکلات در حوزه تألیف کتاب در کشور هندوستان گفت: هیچ کشوری در دنیا کتاب درسی آموزش زبان را از کشور دیگری وام نمیگیرد و آموزش زبان باید از طریق استادان بومی صورت بگیرد. این نگاه برای مجموعهای که در خارج کارگزار هستند یک فرصت طلایی شکل خواهد گرفت.
مرحوم ذوالفقاری در حوزه ادبیات عامه همانند نداشت
سپس غلامعلی حدادعادل رئیس بنیاد سعدی در جریان تجلیل از استاد فقید حسن ذوالفقاری، فقدان او را موجب تأسف خواند و گفت: بنده در دهه ۶۰ که در وزارت آموزش و پرورش مسئولیت تألیف کتابهای درسی را بر عهده داشتم از ایشان دعوت به همکاری کردم و آنجا چند سال با دکتر ذوالفقاری، بهعنوان کارشناس ادبی کتابهای درسی همکار بودم.
وی ادامه داد: بعداً که در سال ۷۸ به دعوت من مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی شد؛ بنا بر آن سابقه کاری قبلی، اینجا هم ۱۰ سال همکار بودیم. تا اینکه سفر چندساله ایشان به چین پیش آمد و بعد هم بر اثر اتفاق سکته قلبی ایشان را از دست دادیم.
حدادعادل در ادامه گفت: همه کسانی که دکتر ذوالفقاری را میشناختند، در فقدانشان تأسف خوردند. هم از نظر علمی و هم از نظر شخصیتی، ویژگیهای منحصر به فردی داشت. جزو معدود استادان ادبیات فارسی بودند که به ادبیات فرهنگ عامه به شکل تخصصی نگاه میکردم و اگر بگویم در حوزه ادبیات فرهنگ عامه مانند نداشت، اغراق نیست.
وی افزود: از نظر شخصیتی هم استاد ذوالفقاری بسیار فعال، پرکار، مبتکر و طراح بود. هر جلسه هفتگی که داشتیم، یک طرح جدید ارائه میداد و حقیقتاً مثل چاه جوشانی بود که دائم در حال جوشیدن و فعالیت بود. هم با فرهنگستان زبان و ادب فارسی و هم با بنیاد سعدی همکاری داشتند و فقدان ایشان موجب تأسف است.
رضامراد صحرایی ارکان نظام را با مسئله تربیت معلم درگیر کرد
همچنین در پایان این برنامه مراسم تقدیر از رضامراد صحرایی معاون پیشین آموزش و پژوهش بنیاد سعدی برگزار شد.
حدادعادل در مراسم تقدیر از رضا مراد صحرایی گفت: ایشان ده سال معاون آموزشی بنیاد سعدی بودند. یعنی از ابتدای تأسیس تا حدود یکسال پیش. در دولت جدید با توجه به تحصیلات و تجربیاتشان وزارت علوم یک مسئولیت خطیری را بر عهده نهادند و آن ریاست دانشگاه فرهنگیان بود و ما هم خوشحال شدیم که آقای صحرایی میدان وسیعی برای خدمت پیدا کردند. در این مدت کارهای عمدهای انجام دادند. ایشان در این مدت توانستند ارکان نظام را با مسئله تربیت معلم درگیر کند.
سپس تصاویری از فعالیتهای صحرایی در بنیاد سعدی برای حضار به نمایش در آمد.
صحرایی در ادامه این گرامیداشت گفت: من از بنیاد سعدی جدا نشدم و خودم را جزو بنیاد سعدی میدانم. وقتی برای بنیاد سعدی انتخاب شدم، دکتر حدادعادل از من انسان معقولتری ساخت.
رئیس دانشگاه فرهنگیان افزود: من یاد گرفتم جوهره استراتژی تمرکز است. من تمرکز کردن را در بنیاد سعدی و از دکتر حدادعادل فراگرفتم. هیچوقت در بنیاد رئیس نبودم چون خوشبختانه همکاران من در بنیاد سعدی شاگردان خود من بودند.
زبان فارسی یک مؤلفه قدرت نرم است
محمدباقر سخایی مشاور عالی بنیاد سعدی هم در پایان این نشست گفت: وقتی بحث رفتن دکتر صحرایی به دانشگاه فرهنگیان شد بسیار خوشحال شدم و از این پیشنهاد استقبال کردم چرا که ایشان فردی دقیق و دلسوز است.
مشاور رئیس بنیاد سعدی درباره اهمیت بنیاد سعدی و عدم شناخت آن در بدنه دولت گفت: زبان فارسی یک مؤلفه قدرت نرم است. بنیاد سعدی با همه مشکلات از لحاظ کارشناسی بالاترین رتبه را دارد.
بنیاد سعدی دستاورد انقلاب اسلامی است
غلامعلی حدادعادل در پایان این نشست و تحت عنوان «جمع بندی گردهمایی و تعیین سیاستهای کلی برای گردهمایی» گفت: عدهای گریبان ما را میگیرند که ۴۴ سال است که انقلاب کردید، چه دستاوردی داشتید؟ یعنی حقیقتاً یک عده فکر میکنند هیچ اتفاق مثبت و دستاوردی در این ۴۴ سال رقم نخورده است. همین بنیاد سعدی را به عنوان مثال در نظر بگیرید و دستاوردهای آن را بسنجید.
وی ادامه داد: تولد بنیاد سعدی مقارن بود با آغاز تحریمهای آمریکا در اوایل دهه ۹۰، لذا از روزی که بنیاد متولد شد، دچار مشکل بودجه و ارز بودیم. سال به سال هم سهمیه ارز ما کمتر شده است اما دقیقاً در متن همه این گرفتاریها که ایران از همه طرف تحت فشار بود این همه فعالیت و دستاورد علمی و آموزشی و تربیتی و راهبرد در این مجموعه اتفاق افتاد.
رئیس بنیاد سعدی تاکید کرد: با وجود این همه مشکلات، باز بنیاد سعدی دستاوردهای فراوان و قابل دفاعی دارد. اگر انشاالله این مشکلات اقتصادی رفع شود، قطعاً رشد ما مضاعف خواهد بود. از اینرو نباید نا امید بود. اگر بخواهیم کار کنیم، میشود، کار کرد.
شهروز فلاحتپیشه هم در پایان این نشست ضمن تشکر از میزبانی دانشگاه علوم پزشکی ابراز امیدواری کرد دستاوردهای این گردهمایی در چشمانداز پیشروی بنیاد سعدی مورد استفاده قرار بگیرد.
کد خبر 5723209منبع: مهر
کلیدواژه: بنیاد سعدی آموزش زبان فارسی غلامعلی حدادعادل کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب تازه های نشر موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نقد کتاب بنیاد سعدی سامانه خرید از کتابفروشی شورای عالی انقلاب فرهنگی حوزه هنری دفاع مقدس ترجمه انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس جنگ تحمیلی آموزش و پژوهش بنیاد سعدی زبان و ادبیات فارسی کیفیت در آموزش زبان آموزش زبان فارسی بنیاد سعدی آموزش زبان زبان فارسی زبان فارسی کیفیت آموزش تضمین کیفیت معاون آموزش زبان و ادب ادب فارسی شبه قاره یک علم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۴۰۳۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!
فرهاد طاهری، پدرش، محمدحسین طاهری را شاعری میخواند که براساس قریحه شعر سروده نه براساس توانایی دانش ادبی میگوید او به جریانهای ادبی رایج، کمترین اعتنایی نداشت. با توجه به اینکه در شهری میزیسته که زبانهای تاتی تاکستانی و ترکی رایج است، اشعارش در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است.
فرهاد طاهری، دانشنامهنگار و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران دیوان اشعار پدرش، محمدحسین طاهری را گردآوری و به تازگی راهی بازار نشر کرده است. او در گفتوگویی مکتوب با ایسنا درباره ویژگی شعرهای این دیوان توضیح داده است.
متن گفتوگو در پی میآید:
در ابتدا درباره این دیوان شعری توضیح میدهید؛ درباره سبک شعری شاعر، تعداد اشعار و مضمونهایی که در این شعرها به کار گرفته شده است.
پیش از پاسخ دادن به پرسشهای شما، لازم میدانم از توجه آن خبرگزاری پرمخاطب به انتشار دیوان طاهری سپاسگزاری کنم.
دیوان طاهری مجموعه کامل سرودههای فارسی زندهیاد محمدحسین طاهری است. محمدحسین طاهری (١٣١٣ - ١٣٩٠) از مردم تاکستان و آموزگار و مدیر دبستان در آن شهر بود. دیوان در ۶٢٩ صفحه تدوین شده است که از این صفحات، ٣٠ صفحه نمایه اشعار و اعلام است و حدود ٢٠ صفحه هم پیشگفتار تدوینگر و صفحات پیش از متن است؛ بنابراین ۵٨٠ صفحه، متن اصلی دیوان را شامل میشود و به تقریب میتوان گفت دیوان طاهری دربردارنده حدود ٩ الی ١٠ هزار بیت اشعار فارسی است.
به لحاظ سبک شعر، اشعار دیوان طاهری در قصاید، به سبک خراسانی و در دیگر قالبهای شعر (غزل، مثنوی، ترکیبات و مسمطات و رباعی و دوبیتی) اشعار به طرز سبک عراقی است. در این دیوان، قصایدی آمده که کاملا روشن است شاعر در سرودن آنها به قصاید فرخی سیستانی و ناصر خسرو نظر داشته است. همچنین استقبالها و تضمینهایی که از غزلیات و مسمطات سعدی و غزلیات حافظ کرده پیروی شاعر را از سبک عراقی نشان میدهد. در بعضی از اشعار البته نمونههایی از سبک دوره بازگشت مخصوصا تحت تأثیر اشعار قاآنی کاملا مشهود است اما در سراسر دیوان رد پایی از سبک هندی دیده نمیشود. چند نمونه هم البته شعرهایی در دیوان هست که متأثر از شاعران معاصر مانند افسانه نیما و بعضی غزلیات شاملو و سایه و شهریار است.
ویژگیهای دیوان طاهری
به لحاظ مضامین شعر، میتوانم بگویم اغلب اشعار دیوان طاهری همان مضامین سنتی و قدمایی شعر فارسی است. علاوه بر آن شاعر به مسائل اجتماعی هم توجه کرده است. این نکته را من در مقدمه دیوان مشروح نوشتهام و فکر کنم بهتر است همان توضیح را اینجا برای خوانندگان این مصاحبه عینا نقل کنم :
«درون مایۀ اشعار عمدتا صبغه و حال و هوایی عاطفی و عاشقانه دارد و جنبههای انسانی و اجتماعی نیز در سراسرآن مشهود است . سرودههای طاهری هم، به مانند بسیاری از سرودههای طرز قدمایی، مظهر تمام عیارِ همان دغدغهها و پرسشهای همواره پایان ناپذیر ذهنیت شاعرانۀ هویت و اندیشۀ ایرانی است : پرسش و جستوجوگری از معمای آفرینش و هستی، حیرت و درماندگی، عشق، دلتنگی و هجر و فراق، یأس وامید، حقگزاری و سپاس و ستایش و نکوهش، حسرت برگذشته و پشیمانی، نجوا و گفتوگوهای با خویش و...
شاعر این سرودهها نیز در سراسر اشعار خود به همان احوالات شاعرانه و برخوردار از اوصاف اخلاقی و شخصیتیِ ملهم از طرز نگریستن شاعرانه به عوالم روحی و دنیای بیرونِ خود به تمام و کمال دچار بوده است. به مقتضای شاعرانه اندیشیدن و سخن گفتن، دستخوش «زیروزبرشدنهای عاطفی واحساسی» شده و گاه و بیگاه نیز رشتۀ سخن به دست «قضاوتِ پُر تناقض» داده است.
فارغ از آنچه گذشت، دیوان طاهری همچنین حائز بعضی نکتهها و گفتههایی است به نظر شایستۀ اعتنا و تأملِ بیشتر که بررسی اجمالی آن، چه بسا ذهن و توجه خوانندگان این اشعار را فزونتر معطوف خود کند و آنان را به جزئیات و آگاهیهایی راهنمون شود که در فهم دقیقتر و روشنترِ گذشته شاعر و گذشتههای زادگاه او، فراوان دستگیر و راهگشا باشد.
نخست، خواننده نکته بین دیوان طاهری، از سرگذشت و مهمترین وقایع زندگانی شاعر و نیز از دلخوریها و غمها و شادیها و باورهای فرهنگی و اعتقادی، و از قضاوتها و آراء ستایشگر یا منتقدانه او درباره معاشران و دوستان و اقوام و نزدیکان و حتی از اظهارنظرهای او درباره خانوادهاش مطلع میشود. بخشی از دیوان طاهری، درواقع نوعی شرححالنگاری منظوم است که پاسخدهنده پرسش خوانندگان و جویندگانی است که بخواهند روایت زندگانی شاعر را از زبان خود او بشنوند.
جنبه مهم دیگر دیوان طاهری، گزارشهایی است عمدتا دقیق و مستند و جزئینگرانه (و با ذکر تاریخ) از محیط و رویدادها و پدیدههای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی روزگار و زادگاه شاعر که به روایت او در ضمن اشعاری بسیار، به نظم آمده است مانندِ شکوهها از: مالکیت زمینهای کشاورزی و مصائب زراعت و باغداری، خشکسالی، بلاها و مصیبتهای طبیعی و آسمانی، مسائل درمان و بهداشت و آموزش و پرورش، معضلات بیمه بازنشستگان، تنگی معیشت و حقوق نابسنده فرهنگیان ومعلمان، گرانی و کمبود اقلام و سهمیهبندیها، بیلیاقتی و نادرستکاری صاحبان حرفهها و مشاغل (اعم از وکیل و پزشک و بنا و پیمانکار و...)؛ همچنین گرامیداشت دوران دفاع مقدس از وطن و ادای احترام به شهیدان و اسیران و آزادگان؛ حقسپاسی از انسانهای لایق و خدمتگزار ؛ در مرثیه و منقبت پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصوم درضمن اشعاری آئینی و مذهبی ، سوگسرودههایی در غم درگذشت مشاهیر و استادان بزرگ ادب وتاریخ و فرهنگ ایران و فرهنگ پروران و معلمان، و گزارش اخبار کانونهای فرهنگی و انجمنها ومحافل ادبی وشبهای شعر و سخنرانی و...
از این نظر در دیوان طاهری، جلوهها وصحنههایی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی زمانه و زادگاه شاعر، به نظم کشیده شده است. در گزارشها و روایتگریهایی هم که دار سخن صرفا به گردِ مسائل «اجتماعی و شأن وجدانِ کاری و پای بندی به اخلاق و درستکاری» بوده است البته این دسته از سرودهها تنها «صبغه گزارش و روایت» محض ندارد. در بیشتر این اشعار، رگهها و رد پاهایی از «انتقاد و نقد و تذکر و تحذیر و هشدار و راه نشان دادن و برحذر داشتن از بیراهه و انحراف و به خطا رفتن» خود را نمایانده است درواقع می توان این قبیل اشعار را به نوعی نخستین نمونههای «شعر متعهد اجتماعی» و نیز اولین تجربههای «نقد اجتماعی مصلحانه» در «ساحت شعرفارسی» در زادگاه شاعر دانست. این نوع شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری البته با بسیاری از سنن غالبِ سرودن چنین اشعاری در ادبیات فارسی نیز سازگاری چندان ندارد . لحن و زبان اشعار او ، اگر نگویم تماما بلکه قریب به تمام، برکنار از «هزل و هجو وتیزو تندی و رکیکی کلام» است. این مضمون در ادبیات فارسی (شعر یا نثر منتقدانه اجتماعی و متعهد) در ذات خود پذیرای هرنوع کلام و واژه «تند وبه دور از نزاکت رایج در گفتار» و موافق با لحن و بیان «هزل و هجوآمیز» است و شواهدی بسیار هم از آن در سابقه و سنت ادبیات فارسی و در دیوانها و تذکرهها برجای مانده است. اما شواهد شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری، با بیانی مؤدبانه ولحنی برخوردار از وجاهت کلام، بامخاطبان به سخن آمدهند.»
شاعری که دوگانگی نداشت
شما گردآورنده و تدوینگر شعرهای پدرتان هستید، در واقع با این شاعر زیستهاید و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کردهاید، چقدر شخصیت شاعر به شعر هایش نزدیک بوده و در واقع تجربه زیستهاش در شعرهایش نمود دارد؟
در شخصیت ایشان اصولا در هیچ زمینهای دوگانگی وجود نداشت. در تمام مسائل، حرف و عملش یکی بود. همهٔ کسانی که او را میشناسند اعم از دانشآموزانش یا معلمانی که سالها همکارش بودهاند و نیز دیگر اهالی تاکستان به این نکته اذعان دارند که هیچ تفاوت و اختلافی میان گفتار و کردار ایشان ملاحظه نکردهاند. این ویژگی در تمام اشعار او کاملا مشهود است. زمینه و بستر بسیاری از اشعار منتقدانه او هم دقیقا از همین ویژگی شخصیت ایشان نشئت میگرفت. بعد هم باید این نکته را اضافه کنم او براساس قریحه شاعری و تجربه هنری این اشعار را سروده است ونه براساس توانایی دانش ادبی. بسیارند استادان و دبیران ادبیات فارسی که براساس دانش ادبی و معلومات خود شعر میگویند که البته موفق هم نبودهاند.
کمترین اعتنایی به جریانهای ادبی نداشت
شاعر این شعرها، دور از پایتخت به کار شعری پرداخته است، این موضوع چقدر در کار او تأثیر گذاشته است و چقدر ایشان به جریانهای ادبی توجه نشان داده است؟
من فکر میکنم اهمیت فرهنگی دیوان طاهری در همین ویژگی است که شاعر آن دور از پایتخت و در شهری میزیسته که زبانهای تاتی تاکستانی و ترکی در آنجا رایج بوده است. از این لحاظ دیوان طاهری در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است و از این جنبه هم باید این دیوان معرفی و نقد و بررسی شود.
اما در خصوص «جریان های» ادبی رایج، میتوانم بگویم شاعر، کمترین توجه و اعتنایی به آن نداشت. تلقی او از مقوله شعر و ادبیات فارسی، فقط تعمق در دیوان شاعران بزرگ بود. همیشه هم کلیات سعدی، دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی، مثنوی و غزلیات شمس، دیوان وحشی بافقی، فخرالدین عراقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، رهی معیری، اهلی شیرازی، قاآنی را در دست داشت و مطالعه میکرد. از میان شاعران معاصر هم فقط شهریار و سایه را مرتب میخواند. کمترین علاقهای هم به سهراب سپهری و فروغ و اخوان ثالث نداشت. البته به حسین منزوی ارادت داشت و از اشعار او لذت میبرد.
درباره این «جریانهای ادبی» یاد خاطرهای افتادم و فکر کنم بد نباشد ذکر کنم. من در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خواندهام و در دوره دانشجویی سخت شیفتهٔ مسائل شعر نو و جریانهای تجددگرایی ادبی بودم. زنده یاد دکتر فرشیدورد، استاد نقد ادبی و سبکشناسی ما بود. بارها سرکلاس با دکتر فرشیدورد درخصوص شعر نو و جریانهای ادبی معاصر بحثم شده بود. دکتر فرشیدورد کمترین اعتنایی به این مسائل نداشت. یادم هست زنده یاد پدرم برای جشن فارغالتحصیلی من غزلی سروده و به نشانی گروه ادبیات فارسی پست کرده بود. نامه پدر چند روز بعد از فارغ التحصیلی به دستم رسید. وقتی رفتم گروه ادبیات نامهام را بردارم دکتر فرشیدورد هم در گروه بود و با هم قدم زنان به بیرون دانشکده رفتیم. طی راه، ماجرا را گفتم. دکتر فرشیدورد با نهایت بیاعتنایی گفت پدر شما مگر شاعر بود؟ گفتم بلی و غزل پدر را به سوی دکتر فرشیدورد دراز کردم. با میلی توأم با اکراه کاغذ را گرفت. پدرم بسیار خوش خط بود. دکتر فرشیدورد تا خط پدر را دید گفت عجب خط زیبایی و شروع کرد غزل را خواندن.. به وسط غزل که رسید ایستاد. با تأمل بقیه غزل را خواند و متوجه شدم برگشت دوباره از اول خواند. بعد سرش را بلند کرد و با لحن عصبانیت و شوخی مآب گفت عجیب است از چنین پدر فاضل و فرهیختهای فرزند ناخلفی چون شما تربیت شده است…بعد هم خندید…
شاعر غیر از زبان فارسی، گویا اشعاری به زبان اقلیم خود یعنی زبان تاتی داشته است، درباره تفاوتها و شباهتهای این اشعار میگویید؟
بلی شاعر دیوان طاهری، اشعاری به زبان تاتی تاکستانی هم سروده است. اتفاقا در یکی دوجا در دیوان شعر فارسی به این نکته اشاره و بدان مفاخره هم کرده است البته فضل تقدم سرودن اشعار تاتی تاکستانی، از آن پدر فرهیخته شاعر، زنده یاد میرزا علیمحمد طاهری است. او نخستین کسی است که اشعاری به زبان تاتی تاکستانی سروده است. اما شعر تاتی صاحب دیوان طاهری، مشتمل بر دو منظومه بلند «آی، وارُن، وارُن» (ای باران، باران!) و «آی فِرِم» (ای پسرم) و اشعاری در قالب غزل و رباعی است. مضامین اشعار تاتی، بیشتر پند و اندرز به آیندگان، ضبط و ثبت آداب و رسوم محلی و در مجموع در حوزه فرهنگ مردم است. غیر از این جنبهها، اشعار تاتی این شاعر، به لحاظ گویششناسی بسیار اهمیت دارد. خودشاعر بعضی از اشعار تاتی را به فارسی ترجمه کرده و تعلیقات بسیار راهگشایی هم در ذیل اشعارش به قلم آورده است. مجموعهٔ اشعار تاتی نیز در مجلدی با عنوان «آی وارُن وارُن» در دست تدوین و آمادهسازی است که امیدوارم تا پایان امسال منتشر شود.
انتهای پیام